بهترین ستاپ های معاملاتی ICT کدام است؟
اگر میخواهد با بهترین ستاپ های معاملاتی ICT آشنا شوید، این مقاله آموزشی میتواند مسیر درست تنظیم این ستاپ ها را برای شما روشن کند.یکی از مهمترین بخش های هر استراتژی معاملاتی تعیین ستاپ آن میباشد که باید به درستی انجام شود.البته همواره به معامله گران توصیه میشود مخصوصا در ابتدای مسیر، برای استفاده از یک استراتژی معاملاتی آن را در حساب های تست یا اندازه های کوچک ارزیابی کنند و سپس با بهینه سازی ستاپ های معالاتی از آن در حساب های واقعی با اسکیل بزرگتر استفاده کنند.
مفاهیم پایه ستاپ های معاملاتی ICT
این روش توسط مایکل، خالق سبک ICT ، که یکی از معاملگران برجسته بازار فارکس است، ابداع شد.در این روش ترید، معامله گران به چندین جنبه معاملاتی توجه دارند.اول ، تحلیل نهادی در بازار میباشد که هدف آن شناسایی رفتار نهاد های مالی و بانک ها است که به نوعی صاحبان بازار در مارکت هستند. دومین موردی که در این سبک تحلیل به آن اهمیت داده میشود ، شناسایی الگوهای قیمتی پیشرفته در کنار استفاده از مبانی تحلیل تکنیکال پیشرفته میباشد. همچنین از ابزار هایی همچون فیبوناچی در تشخیص دقیق نقاط پیوت و یا سطوح حمایتی و مقاومتی معتبر استفاده میشود. و سوم توجه به نکات پیشرفته مرتبط با مدیریت ریسک و سرمایه میباشد. هر کدام از این موارد با فرایند های مرتبط با خود روی چارت نموداری اجرا میشوند.
4 اصل کلیدی در انواع ستاپ های ICT
قبل از اینکه با ستاپ های معاملاتی ICT آشنا شوید ابتدا باید، اصولی که در انواع ستاپ های ICT رعایت میشود را بشناسید.در این بخش به مهمترین آن ها اشاره میکنیم:
1- خلاء نقدینگی
به زمانی که قیمت در بازار های مالی به صورت ناگهانی افزایش یا کاهش میابد، خلاء نقدینگی میگویند. همچنین این ناحیه که بخشی از نمودار قیمتی را شامل میشود، به ناحیه خلاء نقدینگی معروف است و انتظار میرود تا دوباره قیمت خلائی که ایجاد کرده را پر کند و به سطح قبل از تغییر ناگهانی قیمت برگردد.
2- استراکچر بازار
یکی از مهم ترین اصولی که در انواع ستاپ های ICT به آن توجه میشود تعیین موقعیت و شرایط استراکچر بازار یا ساختار بازار میباشد.این نکته یعنی شما بازار را از نظر روند کلی و جزئی حاکم بر آن بررسی میکنید.همچنین اصلی ترین سطوح حمایتی و مقاومتی بازار که پیش روی قیمت بازار قرار دارد تعیین میکنید.
3- اوردر بلاک
به شناسایی ناحیه ای که بانک ها و موسسات مالی در حال سفارش گذاری در آن ناحیه میباشند، اوردر بلاک گفته میشود. که معمولا بعد از وقوع اوردربلاک، قیمت دچار تغییر ناگهانی خواهد شد.معامله گران خرد به دنبال شناسایی این رفتار معامله گران کلان هستند تا همگام با آن ها، وارد معامله شوند و از روند ایجاد شده توسط این اوردر بلاک ها سود مناسب کسب کنند.
4- استاپ هانت
این مفهوم مهم به این معنی است که جریان نقدینگی در بازار به شکلی کنترل میشود که حد ضرر افراد و تریدر های معمولی دیگر در بازار فعال شود و در نتیجه این افراد، از معاملات خود خارج شوند. این موضوع فرصت مناسبی برای تریدر های حرفه ای ایجاد میکند تا با بهترین قیمت وارد معامله شوند و سپس قیمت مجددا به ناحیه قبل از فعال شدن حد ضرر این افراد بر میگردد.
آموزش بهترین ستاپ های ICT
وقت آن رسیده تا با انواع ستاپ های ICT آشنا شوید و هر کدام را به صورت جداگانه بررسی کنید.در این بخش لیستی از بهترین ستاپ های ICT توضیح داده شده اند:
-ستاپ BMS و اوردبلاک
همانطور که قبلا گفته شد اوردر بلاک منطقهای در نمودار قیمتی است که در آن تعداد زیادی سفارش توسط معاملهگران نهادی در بازار اجرا میشود و بازار از آن منطقه حرکت ناگهانی خود را شروع میکند.حال معامله گران خرد با شناسایی این مناطق مشابه معامله گران کلان وارد معامله میشوند تا از این حرکت ناگهانی قیمت، کسب سود کنند. معاملهگران خرد از رد پای نهادهای بزرگ استفاده میکنند، بنابراین منتظر این مناطق میمانند تا در بازار خرید یا فروش کنند و همراه با نهادهای بزرگ مانند بانکها سود ببرند.این ستاپ به دو نوع کلی تعریف میشود:
-اوردربلاک صعودی
اوردربلاک صعودی به معنی بررسی ، آخرین کندل نزولی قبل از حرکت ناگهانی صعودی است. این بلوک معمولاً از دو کندل تشکیل شده است، که کندل اول نزولی و کندل دوم صعودی است.برای شناسایی اوردربلاک صعودی باید سه ویژگی در کندل ها اتفاق افتاده باشد :
اولا : کندل دوم که کندل صعودی است، باید پایین کندل نزولی قبلی را بگیرد.این موضوع به این معنی است که قیمت باید پایین کندل نزولی قبلی برود.
دوما: کندل دوم که کندل صعودی است باید بالای کندل نزولی قبلی بسته شود.
سوما: کندل دوم باید به طور کامل کندل اول را فرا بگیرد.
-اوردر بلاک نزولی
اوردر بلاک نزولی به معنی بررسی، آخرین کندل صعودی قبل از حرکت ناگهانی نزولی است. این بلوک معمولاً از دو کندل تشکیل شده است، که کندل اول صعودی و کندل دوم نزولی است.برای شناسایی این مورد باید سه ویژگی در کندل ها اتفاق افتاده باشد :
اولا: کندل دوم که کندل نزولی است، باید بالای کندل صعودی قبلی رفته باشد. این موضوع به این معنی است که، قیمت باید بالای کندل نزولی قبلی رفته باشد.
دوما: کندل دوم که کندل نزولی است باید پایین کندل صعودی قبلی بسته شود.
سوما: کندل دوم باید به طور کامل کندل اول را فرا بگیرد.یعنی از بدنه بدنه آن را به صورت کامل و از سایه، سایه آن را به صورت کامل دربر بگیرد.
-ستاپ استاپ هانت
شکار توقف استراتژی است که هدف آن، بیرون کردن تریدر های دیگر از معاملات خود در بازار میباشد. این کار با فعال شدن حد ضرر آن ها انجام میگیرد. برای استفاده از این استراتژی، نهادهای مالی، قیمت یک سهم را به سمت بالا یا پایین تا جایی که تعداد زیادی از تریدرهای دیگر ، حد ضرر خود را در آن ناحیه تعیین کرده اند حرکت میدهند. در نتیجه فعال شدن تعداد زیادی حد ضرر به طور همزمان باعث تغییر ناگهانی قیمت میشود. یکی از فاکتور هایی که موجب شناسایی این محدود که یک محدوده مناسب برای ورود به معامله میباشد، این است که ، بعد از فعال شدن حد ضرر ها به صورت ناگهانی حجم معاملات افزایش میابد.این موضوع به این معنی است که معامله گران دیگر یا نهنگ های بازار در حال شکار سهم های سایر تریدر ها هستند.
– ستاپTurtle Soup یا سوپ لاکپشت
الگوی ICT Turtle Soup ، یک الگوی عملکرد قیمتی است که به دنبال شناسایی تغییرات احتمالی روند در بازار میباشد.این الگو بر اساس مفهوم “شکستهای کاذب” بنا شده که در آن، قیمت به طور مختصر از یک سطح حمایت یا مقاومت قابل توجه عبور کرده اما با این حال به جهت مخالف باز میگردد. الگوی Turtle Soup به خصوص در بازارهای رنج کاربرد بسیاری دارد.چرا که قیمت در این بازار ها تمایل دارد بین نقاط بالا و پایین محدوده رنج، نوسان کند. بیشتر معاملهگران شکست سطح حمایت یا مقاومت را به عنوان ادامه روند در نظر دارند. اما ICT این شکست را به عنوان شکار حدضرر یا حد سود معاملهگرانی که در سطح حمایت خرید کرده و در سطح مقاومت فروش انجام داده اند، علامتگذاری میکند.
برای معامله با استفاده از الگوی Turtle Soup ابتدا باید موارد زیر را بررسی کنید:
اولا:جریان سفارشات را در تایم فریم بالاتر ، شناسایی کنید
دوما:سطح جذب نقدینگی را در تایم فریم بالاتر ، بررسی کنید
سوما:سطح نقدینگی داخلی را در تایم فریم اصلی ترید ، مشخص کنید.
روش ترید: بعد از شناسایی جریان سفارشات در تایم فریم بالاتر و سطح جذب نقدینگی، به تایم فریم پایینتر بروید و نقدینگی داخلی اخیر را در جهت مخالف جریان سفارشات در تایم فریم بالاتر علامتگذاری کنید. حالا وقتی قیمت ، سطح نقدینگی داخلی را رد کرد و به محدوده بازگشت، میتوانید به دنبال اجرای معامله در جهت جریان سفارشات و روند اصلی بازار، در تایم فریم بالاتر باشید.
– ستاپ SMS + BMS + RTO
مفهوم این ستاپ به این معنی است که، زمانی که قیمت نتواند یک سقف یا کف را بشکند، نشان میدهد که روند در حال پایان است و ممکن است یک بازگشت در خلاف رند اصلی بازار رخ دهد.اگر بخواهیم به صورت خلاصه این روش معاملاتی را توضیح دهیم، باید بدانید که برای استفاده از این ستاپ معاملاتی سه سیگنال رفتاری روی نمودار باید رخ دهد:
اولا: قیمت نتواند یک سقف یا کف را بشکند.
دوما:یک شکست در ساختار بازار (BMS) وجود دارد که تأییدکننده SMS است.
سوما: قیمت به اوردربلاک (RTO) بازمیگردد.
این موضوع به این معنی است که شما باید مهارت کافی برای شناسایی مناطق اوردربلاک و سطوح حمایتی و مقاومتی مهم را در بازار داشته باشید.همچنین باید اجزای استراکچر بازار را بسناسید و در شناسایی انواع روند ها در بازار مهارت داشته باشید.
– ستاپA.M.D
در این ستاپ از یک اندیکاتور کاربردی که مناسب برای استفاده در سبک معاملاتی ICT است استفاده میشود. این اندیکاتور که اندیکاتور ICT AMD نام دارد، برای معاملهگرانی طراحی شده است که از روش معاملاتی ICT استفاده میکنند و روی شناسایی و تشخیص مراحل ساختار بازار تمرکز دارند. این مراحل برای درک جهت بازار و نقاط برگشت احتمالی بسیار مهم هستند. روش کار با این اندیکاتور به این شکل است که، این اندیکاتور جعبههایی روی نمودار رسم میکند تا نواحی مهم مارکت را نشان دهد و با نشانه گذاری این مناطق کلیدی در بازار را به تریدر ها نشان میدهد.در واقع این اندیکاتور ، مناطقی را نشان میدهد که احتمالاً بازار در حال جمع آوری داراییها قبل از یک حرکت بزرگ، دستکاری قیمتها برای تحریک فعال شدن حد ضرر تریدر های دیگر و نگه داری نقدینگی پس از یک حرکت قیمت قابل توجه است.در نتیجه تریدر ها میتوانند از اندیکاتور ICT AMD برای بهبود تحلیل بازار و افزایش وین ریت معاملاتی خود استفاده کنند.
اجرای ستاپ A.M.D در 5 گام کلیدی
در گام اول: باید نقاط ورود و خروج مناسب با مشاهده تغییرات قیمت بین مراحل جمع آوری نفدینگی و یا دستکاری قیمت برای فعال شدن حد ضرر شناسایی شود.
در گام دوم: استراتژی های مدیریت ریسک خود را روی ستاپ معاملاتی خود تنظیم کنید.
در گام سوم: از جعبههای جمع آوری نقدینگی که روی اندیکاتور نشان داده شده اند، برای ارزیابی قدرت روند یا نقاط برگشت احتمالی استفاده کنید.چرا که این نواحی در بیشتر مواقع قبل از حرکات قابل توجه بازار قرار دارند.
در گام چهارم: دستورالعمل این اندیکاتور را با سایر اندیکاتور ها و ابزار های کلاسیک دیگر ترکیب کنید تا بتوانید نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار را شناسایی کنید.
در گام پنجم:از باکس هایی که اندیکاتور AMD به شما نمایش میدهد استفاده کنیدتا بتوانید حرکات آینده قیمتی را بر اساس الگوهای جمع اوری نقدینگی و یا دستکاری قیمت روی نمودار توسط نهاد های مالی کشف کنید.این موضوع میتواند هم زمان با روانشناسی بازار درنظر گرفته شود.
-ستاپ CHOCH در روش معاملاتی ICT
معاملات تغییر شخصیت (CHoCH) نشاندهنده یک تغییر احتمالی در روند بازار است که اغلب به معنای بازگشت از روند فعلی میباشد. این مفهوم بسیار ارزشمند است زیرا به معاملهگران کمک میکند تا متوجه شوند که، مومنتوم بازار در حال تغییر است و این موضوع یعنی باید نقطهای استراتژیک برای تنظیم موقعیتهای خود در نظر بگیرند. اما سوال اینجا است که یک محدوده CHOCH را چطور باید شناسایی کنیم؟
در پاسخ به این سوال باید گفت، یک CHoCH زمانی رخ میدهد که، یک انحراف قابل توجه در روند قیمت بازار مشاهده شود. برای مثال، در یک روند صعودی که با مجموعهای از سقف ها و کفهای بالاتر مشخص میشود، یک CHoCH زمانی شکل میگیرد که قیمت نتواند یک سقف جدید ایجاد کند و در ادامه به زیر کف بالاتر اخیر برسد. این موضوع نشان میدهد که، خریداران کنترل خود را از دست داده اند و یک روند نزولی در خلاف روند اصل در حال شکل گیری میباشد.به طور مشابه، در یک روند نزولی که با سقف ها و کفهای پایینتر مشخص میشود، یک CHoCH صعودی زمانی رخ میدهد که قیمت به طور غیرمنتظرهای بالاتر از یک سقف نزدیک به خود قرار بگیرد. این شکست نشان میدهد که فروشندگان کنترل خود را از دست داده و ممکن است یک روند صعودی شروع شود.در ادمه به صورت دقیق تر این موضوع را توضیح میدهیم.
شناسایی یک chooch در معامله در 3 گام
گام اول: اولین گام برای شناسایی یک CHoCH در معاملات این است که شما روند اصلی حاکم بر بازار را به صورت دقیق شناسایی کنید. این کار میتواند با استفاده از انواع ابزار های کلاسیک یا فنی که در اختیار دارید مثل رسم خط روند یا استفاده از اندیکاتور های تشخیص روند انجام شود.
گام دوم: سپس باید نقاطی شناسایی شوند که نشاندهنده تغییرات قابل توجهی در روند اصلی قیمت باشند که میتواند خبری از تداوم یا نقاط بازگشت روند ارائه دهند.بر اساس مفهوم پول هوشمندو یا دستورالعمل استفاده از خط روند، یک روند صعودی تا زمانی حفظ میشود که قیمت از آخرین کف بالاتر مهم عبور نکند. به طور مشابه، یک روند نزولی تا زمانی معتبر است که قیمت از آخرین اوج پایینتر مهم عبور نکند. بنابراین، معاملهگران باید به این نقاط مهم توجه داشته باشند.
گام سوم: معاملهگران برای شناسایی CHOCH باید به دنبال شکست در این نقاط اوج یا کفهای مهم باشند. برای مثال، در یک روند صعودی، یک CHoCH نزولی زمانی روی میدهد که قیمت به یک اوج بالاتر برسد اما سپس به زیر آخرین کف بالاتر مهم برگردد.یا اینکه، در یک روند نزولی، یک CHoCH صعودی زمانی رخ میدهد که قیمت به یک کف پایینتر برسد و سپس به بالای آخرین اوج پایینتر مهم برگردد و یک اوج جدید ایجاد کند. هر دو نوع شکست نشاندهنده یک بازگشت احتمالی در جهت روند هستند.
جمع بندی و نتیجه گیری
حال که با انواع ستاپ های معاملاتی ict آشنا شدید وقت آن رسیده تا هر کدام از آن ها را در بازار روی نمودار گذشته قیمتی تست و بررسی کنید.پیشنهاد میکنیم که برای داشتن یک ستاپ معاملاتی شخصی برخی از این ستاپ های معاملاتی ICT را که بعد از اندازه گیری بازدهی متوجه شدید، وین ریت مناسبی دارند، باهم ترکیب کنید و دوباره در قالب یک ستاپ معاملاتی جدید بازدهی آن را اندازه گیری کنید سپس از این ستاپ ها میتوانید در استراتژی ICT خود استفاده کنید. در بخش نظرات این مقاله تجربیات خود را در مورد استفاده از این ستاپ ها درج کنید تا به بررسی هرکدام بپردازیم.