14 مورد از مهم ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال ICT

14 مورد از مهم ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال ICT
در این پست می‌خوانید:

یکی از رویکردهای مدرن و کاربردی برای ترید استفاده از تحلیل تکنیکال به سبک ICT است که با رویکردی ساختار یافته و دقیق، چشم اندازی تازه به حرکات بازار ارائه می دهد. این سبک تحلیلی، با تمرکز بر مفاهیم بنیادین همچون نقدینگی، ساختار بازار و روان شناسی حرکات قیمت، به معامله گران کمک می کند تا درک بهتری از نوسانات داشته باشند و تصمیم های آگاهانه تری اتخاذ کنند. اگر قصد دارید تا بازار را با تحلیل تکنیکال ICT بررسی کنید، نیاز است تا چند مفهوم مهم در این تحلیل را بدانید. در همین راستا در این مطلب قصد داریم تا شما را با 14 مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال ICT آشنا کنیم، پس با ما همراه باشید.

مهم ترین مفاهیم در تکنیکال ict

اگر بخواهیم شما را با مهم ترین مفاهیم در تکنیکال ict آشنا کنیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- نقدینگی  (Liquidity)

نقدینگی به عنوان بنیادی ترین مفهوم در تحلیل تکنیکال ICT شناخته می شود و پایه گذار تصمیم گیری در بسیاری از معاملات این سبک است. نقدینگی به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود:

  • نقدینگی سمت خرید (Buy-side) که معمولاً شامل توقف ضرر فروشندگان است
  • نقدینگی سمت فروش (Sell-side) که شامل توقف ضرر خریداران می شود.

نواحی حمایت و مقاومت چندگانه، سقف ها و کف های قیمتی روزانه یا هفتگی و خطوط روند معمولاً محل تجمع این نقدینگی ها هستند. معامله گران هوشمند با هدف دست یابی به این سطوح، قیمت را به سمت آن ها هدایت می کنند و پس از شکار نقدینگی، جهت قیمت را تغییر می دهند. معامله گران سبک ICT با الگوبرداری از این رفتارها، سعی در شناسایی نقاط نقدینگی و بهره برداری از آن ها دارند.

2- شکاف ارزش منصفانه  (Fair Value Gaps)

تحلیل تکنیکال ICT

شکاف های ارزش منصفانه، یا همان FVGها، نواحی ای در نمودار هستند که نشان دهنده عدم تعادل در سفارشات بازار می باشند. این شکاف ها در قالب سه کندل نمایان می شوند. در روند صعودی، فاصله بین بالای کندل اول و پایین کندل سوم یک FVG محسوب می شود و در روند نزولی، بین پایین کندل اول و بالای کندل سوم قرار می گیرد. باور بر این است که قیمت معمولاً به این نواحی بازمی گردد تا شکاف را پر کند. این مناطق به عنوان فرصت های ورود یا بازآزمایی قیمتی در آینده نقش مهمی در تحلیل دارند. اگر قصد دارید تا از استراتژی های جدید استفاده کنید، در مطلب بهترین استراتژی تریدینگ ویو در سایت آقای ترید شما را با این استراتژی های آشنا کردیم.

3- اوردر بلاک ها  (Order Blocks)

اوردر بلاک ها مناطقی هستند که ردپای ورود مؤسسات مالی بزرگ و بانک ها را به بازار نشان می دهند. این نواحی معمولاً آخرین کندل های صعودی یا نزولی پیش از یک حرکت شارپ در جهت مخالف یا همان جهت محسوب می شوند. اوردر بلاک صعودی به عنوان منطقه تقاضا و اوردر بلاک نزولی به عنوان منطقه عرضه عمل می کند. به طور معمول، قیمت هنگام بازگشت به این نواحی واکنش نشان داده و جهت جدیدی را در پیش می گیرد. این مفهوم به معامله گران کمک می کند تا مناطق کلیدی برگشت قیمت را شناسایی کنند.

4- بریکر بلاک  (Breaker Blocks)

تحلیل تکنیکال ICT

وقتی یک بلاک سفارش نتواند باعث بازگشت قیمت شود، ممکن است به بریکر بلاک یا Breaker Block تبدیل شود. این نوع بلاک ها معمولاً نشانه ای از تغییر ساختار بازار هستند. برای مثال، اگر یک بلاک سفارش صعودی شکست بخورد و قیمت به زیر آن نفوذ کند، این ناحیه می تواند به عنوان مقاومت عمل کرده و قیمت پس از بازگشت به آن، دوباره به سمت پایین حرکت کند. این بلاک ها به عنوان نواحی مهم بازآزمایی در تحلیل تکنیکال ICT مورد استفاده قرار می گیرند.

5- شکست ساختار  (Break of Structure)

شکست ساختار به زمانی اطلاق می شود که قیمت یک سقف یا کف قبلی را بشکند و سپس اصلاح انجام دهد. در روند صعودی، این به معنی تشکیل سقف ها و کف های بالاتر و در روند نزولی، تشکیل سقف ها و کف های پایین تر است. این مفهوم برای شناسایی ادامه روند یا آغاز یک فاز حرکتی جدید به کار می رود و معامله گران از آن برای ورود در جهت غالب بازار استفاده می کنند. برای این که بتوانید چندین چارت را در کنار هم ببینید، در مطلب مولتی چارت تریدینگ ویو در سایت آقای ترید می توانید نحوه انجام این کار را یاد بگیرید.

6- تغییر کاراکتر  (Change of Character – CHoCH)

تغییر کاراکتر در تحلیل تکنیکال ICT نشانه ای از تغییر اساسی در جریان سفارشات است. در یک روند صعودی، اگر قیمت پس از شکست سقف قبلی، ناحیه تقاضای اصلی را به سمت پایین بشکند، نشانه ای از تغییر جهت بازار خواهد بود. همین مفهوم در روند نزولی نیز با شکست ناحیه عرضه پس از کف سازی صدق می کند.  CHoCH  اغلب به عنوان سیگنال اولیه برای شروع یک روند معکوس در نظر گرفته می شود.

7- تغییر ساختار بازار  (Market Structure Shift)

 

mss در تحلیل تکنیکال ict

تغییر ساختار بازار شباهت زیادی به CHoCH دارد اما تفاوت زمانی با آن دارد. در تغییر ساختار بازار، قیمت ابتدا یک ناحیه تقاضا یا عرضه را می شکند و سپس ممکن است ساختار قبلی را نقض کند. به عبارت دیگر، تغییر ساختار بازار مقدم بر شکست ساختار است و نشانه ای زودهنگام از تغییر روند محسوب می شود. این مفهوم برای معامله گرانی که به دنبال سیگنال های پیشرو هستند اهمیت بالایی دارد. اگر نمی دانید که مفهوم پیوت چیست، می توانید با مطالعه مطلب اندیکاتور پیوت در تریدینگ ویو این مفهوم را یاد بگیرید.

8- جابه جایی قیمت  (Displacement)

Displacement یا جابه جایی قیمت در تحلیل تکنیکال ICT به حرکات قوی و واضح بازار در یک جهت خاص اشاره دارد که در اثر افزایش فشار خرید یا فروش ایجاد می شود. در این حالت، کندل ها دارای بدنه های بلند و سایه های کوتاه هستند. این حرکت ها معمولاً حاوی اطلاعاتی درباره ورود سرمایه گذاران بزرگ به بازار هستند و می توانند سرنخ هایی از ادامه مسیر قیمتی ارائه دهند.

9- ایندیوسمنت یا القای نقدینگی (Inducement)

ایندیوسمنت یا القای نقدینگی به حرکات جزئی قیمت در خلاف جهت روند اصلی اشاره دارد که با هدف جذب نقدینگی خرد انجام می شود. در روند صعودی، این امر معمولاً به شکل اصلاح های کوتاه مدت است که معامله گران را به ورود اشتباه تشویق می کند. این حرکات، فرصت هایی برای ورود هوشمندانه تر ایجاد می کنند و معامله گران ICT با درک این الگوها، از ورود زودهنگام یا اشتباه اجتناب می ورزند.

10- نقطه ورود بهینه  (Optimal Trade Entry – OTE)

نقطه ورود بهینه یکی از ابزارهای محبوب در تحلیل ICT است که بر اساس فیبوناچی تنظیم می شود. معمولاً OTE بین سطوح 61.8% تا 79% اصلاح فیبوناچی از یک موج حرکتی قرار دارد، به ویژه سطح 70.5% که به عنوان موقعیتی کم ریسک و پربازده شناخته می شود. در این ناحیه، احتمال بازگشت قیمت به روند اصلی بیشتر است و معامله گر می تواند با حد ضرر منطقی وارد معامله شود.

11- قدرت سه گانه  (Power of Three)

مفهوم قدرت سه گانه به سه مرحله اصلی حرکات قیمتی اشاره دارد که شامل انباشت (Accumulation)، فریب (Manipulation) و توزیع (Distribution) می شود. ابتدا بازار در یک رنج مشخص وارد فاز انباشت می شود، سپس با حرکتی سریع در یک جهت، معامله گران خرد را فریب داده و حد ضرر آن ها را فعال می کند. در نهایت قیمت در جهت مخالف حرکت کرده و وارد فاز توزیع می شود. این سه گانه اغلب بدنه یک کندل در تایم فریم بالاتر را تشکیل می دهند و درک آن ها به معامله گر کمک می کند حرکات بازار را به درستی تفسیر کند.

12- مناطق کیل زون (Kill Zones)

Killzones یا مناطق کیل زون، بازه های زمانی خاصی در طول روز معاملاتی هستند که بازار فعالیت بیشتری دارد و احتمال وقوع حرکات خاص بیشتر است. شناخت و استفاده از این بازه ها به معامله گران کمک می کند تا در زمان هایی با بیشترین نقدینگی و کمترین نوسان کاذب وارد بازار شوند. اگر بخواهیم شما را با جدول مناطق کیل زون در فارکس آشنا کنیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

کیل زونزمان به وقت تهرانجفت‌ارزهای پیشنهادی برای معامله
کیل زون آسیایی۰۴:۳۰ تا ۰۶:۳۰ بامدادجفت‌ارزهای AUD، NZD و JPY
کیل زون لندن۱۰:۳۰ تا ۱۳:۳۰ ظهرجفت‌ارزهای EUR و GBP
کیل زون نیویورک۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ عصرجفت‌ارزهای USD
کیل زون بسته شدن لندن۱۸:۳۰ تا ۲۰:۳۰ شبتمام جفت‌ارزهای اصلی

13- نواحی قیمت گران و ارزان  (Premium and Discount Arrays)

این مفهوم با تقسیم حرکت قیمت به دو نیمه، به معامله گر نشان می دهد که قیمت در ناحیه ای پرریسک (Premium) یا کم ریسک (Discount) قرار دارد. در روند صعودی، ناحیه پایین تر از نقطه میانی، ناحیه تخفیف (Discount) و مناسب برای خرید است، در حالی که در روند نزولی، ناحیه بالاتر مناسب برای فروش (Premium) است. استفاده از این ابزار باعث می شود معامله گر از ورود در نقاط بیش از حد گران یا ارزان خودداری کند.

14- محدوده قیمتی متعادل  (Balanced Price Range)

محدوده متعادل قیمتی زمانی شکل می گیرد که بازار ابتدا یک حرکت شدید در یک جهت انجام داده و بلافاصله با حرکت شدیدی در جهت مخالف پاسخ می دهد. این حرکات معمولاً دو شکاف ارزش منصفانه (FVG) در دو جهت ایجاد می کنند که به عنوان نواحی عرضه یا تقاضا عمل کرده و ممکن است در آینده به عنوان سطوح برگشتی مورد استفاده قرار گیرند. این مفهوم در تحلیل تکنیکال ICT در ساختار بازارهای نوسانی اهمیت ویژه ای دارد.

حرف آخر

تحلیل تکنیکال ICT یکی از روش های نوین و ساختارمند برای درک عمیق تر حرکات بازار است که با تمرکز بر مفاهیم کلیدی مانند نقدینگی، ساختار بازار، روان شناسی قیمت و رفتار مؤسسات مالی، به معامله گران کمک می کند تصمیم های هوشمندانه تری بگیرند. در این سبک، شناخت مفاهیمی همچون اوردر بلاک، FVG، شکست ساختار، تغییر کاراکتر و نقاط ورود بهینه، اهمیت زیادی دارد و معامله گر را قادر می سازد تا حرکات قیمت را با دقت بیشتری تحلیل کرده و فرصت های معاملاتی بهتری شناسایی کند. ابزارهایی مانند محدوده های Premium/Discount و بازه های زمانی Killzone نیز به بهینه سازی زمان ورود و خروج کمک می کنند و در نهایت، درک درست از این مفاهیم، مسیر موفقیت در معاملات را هموارتر می سازد.

منبع: howtotrade

دیدگاه‌ها ۰
ارسال دیدگاه جدید